یه کوله بار غصه امشب توی صدامه
آهی غریب و دلسوز دوا شب گریه هامه
نفس سنگین و سرده دل امشب پر زدرده
می گفتم که بمونی ولی نه پشت پرده
شبم تاریک و تاره دلم در انتظاره
کجایی نازنینم که یارت بی قراره
بیا یار تو اینجا تو تنهایی نشسته
همیشه خیال تو دو تا چشماشو بسته
ببین عشقت چه کرده دو تا دستامو بسته
از داغ این جدایی دلم به غم نشسته
ستاره با اشاره دلم رو زیرورو کرد
از اون بالا نظر کرد منو بی آبرو کرد
نسیم شامگاهی میره اونجا که مردم
غمی به دل ندارن بازم رفتم توهم
عشقی بهم گفته بودی یه شب میای بی دلهره
نگفتی که خراب دل میشینه شبارو میشمره
عشقی بهم گفته بودی یه روز میای بی بهونه
نگفتی طفلی عاشقه چشم انتظارت می مونه
عشقی بذار عشقی بگم دلم خراب نازته
شب که میاد سیاهیاش رنگ چشای نازته
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |