سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عاشقانها

 

                   

 

کاش می دیدمت

فقط یک بار

اندوه جانکاهی است

که من

چنین دوست می دارمت

و نمی دانم

تو کیستی

تنها عطر تو

در دلم پیچیدست

تمام رؤیاها را

به دنبالت گشته ام

و هیچ آرزوئی

تصویر تو در چشم من نبود

قلب من از خیال تو

سنگین است

و آغوشم از لمس تو خالی

تمام ابر ها را

پیموده ام

و هیچ  کس در باران

آشنای من نبود

شب من

از ماه تو مهتابی است

و من تو را

در هیچ آسمانی نمی یابم

کوچه های دلم

آغشت? بوی توست

ردّ پای تو

تمام بن بست ها را

می گشاید

و دلم را به قبیل? تو

کوچ می دهد

و من بی سرزمین چون باد

مسافر جاده های بی مقصدم

شاید

غریبه ای از روبرو می آید

که آشنای من باشد

کاش می دیدمت

فقط یک بار

اندوه جانکاهی است

که من

چنین دوست می دارمت

و نمی دانم

تو کیستی

 

 



قوی ترین زن جهان هم که باشی...


وقت هایی هست ...


که دستی باید لمس ات کند...

تنی ...


تنت را داغ کند...

و لبی...


طعم لبت را بچشد ...

مستقل ترین زن جهان هم که باشی...


وقت هایی هست...

که دلت پر میزند برای کسی که برسد و بخواهد...


که آرام رانندگی کنی ...

و شام ات را نخورده روی میز نگذاری و بروی...

مسافرترین زن دنیا هم ...


دست خطی می خواهد که بنویسد برایش...

" زود برگرد "...


طاقت دوری ات را ندارم...


میراث رفتنت

منم و این کوچه های مکرّر

در پرسه های بی نشان

 من به دنبال کسی می گردم

کاش !

دستم را رها نمی کردی !

تو آیا  ...

مرا ندیده ای  ؟


بـــهم گفت که دوســـتم داره

بـــهم گفت مـــنو مـــیخواد

بـــهم گفت اگه پاش باشه ته ِحادثه مـــیاد

بـــهم گفت که نفس هاشم اگه باشم مـــیمونه

بهم گفت شور بودن رو توی نگام مـــیخونه

دروغ گفت ...دروغ گفت ...

 

 

 

 

 


 


آغوش تو گناه نیست.....

من در آغوش تو آرامش یافته ام

که هیچ گناهی با آرامش مانوس نیست

من در آغوش تو امنیت را احساس کرده ام

که در هیچ گناهی امنیت محسوس نیست

من در آغوش تو تمام زیبایی را لمس کرده ام

که در هیچ گناهی زیبایی ملموس نیست

پس امانم بده که تا ابد در دل این زیبایی آرامش یابم

 

 


نوشته شده در یکشنبه 90/6/6ساعت 7:11 عصر توسط نازنین خاطره یه دوست ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت